همه ی آدم ها کتاب های نانوشته ای هستیم که منتظریم روزی یکی از راه برسد وبا تمام حواس ما را بخوانند.
یادمان رفته مهم ترین مخاطب مان خودمانیم.
خودمانیم که بایدآن قدرمرورکنیم سطربه سطرمان راکه اگریک وقت باد آمدوصفحه هامان رااز هم جداکردبازبتوانیم از گوشه وکنارجمعش کنیم ،سرهم بندکنیم ،صحافیش کنیم ودوباره شماره به شماره جلوبرویم ، فصل به فصل ، جلدبه جلد.
درست است که اسم هایمان را خودمان انتخاب نکردیم ، اما اسم کتابمان که دست ماست…
کتابی که فرقی نمی کند یک آغاز جذاب داشته باشه یا یه پایان فوق العاده مثل یک رودخانه پراز آب زلال که فرق نمی کند از کجا سرچشمه گرفته وفرقی نمی کند به دریا می رسد یا نه…
مهم این است که دارد مسیرش را خودش انتخاب می کند ؛ مهم این است که همیشه در حال حرکت است ؛ مهم این است که بودنش با نبودنش خیلی فرق دارد…
مشاهده شده درماهنامه فرهنگی ، تربیتی واجتماعی خانواده شاد ، نوشته فاطمه اشعری ، ص ۳۱.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات