جماعت تو جاده…. تاریکی خیلی آشناست حرفای ایندفعه هم فقط برای شماست کجا رفته دینتون؟ چند از شما خریدن که تو دانشگاهمون چادر زسر کشیدن به جایی که صورتت، سرخ شه و آب شی، از شرم میگی کاری نکرد که …. تازه استاد، دمت گرم! دارم واسه کی میگم وقتی که شهر تو خوابه به عینه گفتند رسول(ص) دروغه و سرابه یه دفعه چی شد خدا؟ که دلهامون جدا شد یعنی با یک ماهواره . مسلمون بی خدا شد؟ چه جوریه؟ که خورشید مونده از جاده حیرون که روزهای جاده هم تاریکه و بی نشون شاید برای اینه ، که چشمامون رو بستیم یا تو شک خداوند ، تو دوراهی نشستیم بغض توی گلو هم انگاری دیگه مرده نگفته های قبلی حالا شده یه عقده آرزوهای ما شد همش خیالات خام تو این کویر فقط من، یک آرزو رو میخوام همون که خیلی وقته رنگ جدایی شده همون که دیگه ، برام تیر رهایی شده آرزوی پریدن فقط میخواد سعادت کاشکی که قسمت بشه ،? اتل متل شهادت?
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات