شاهین فداکار
نوشته شده توسط نورالهدی در 29 تیر 1399 در داستان آموزنده
پادشاهی قصد نوشیدن آب از جويباری را داشت ، شاهينش به جام زد و آب بر روی زمين ريخت .
پادشاه عصبانی شد و با شمشير به شاهين زد .
پس از مرگِ شاهين ، پادشاه در مسير آب ، ماری بسيار سمی دید که مُرده و آب را مسموم کرده بود .
وی از كشتن شاهين بسيار متاثر گشت . مجسمه ای طلایی از شاهين ساخت و بر یکی از بالهايش نوشت : یک دوست هميشه دوست شما است حتی اگر كارهايش شما را برنجاند .
روی بال ديگرش نوشت : هر عملی كه از روی خشم باشد محكوم به شكست است …
نظر از:
عالییی بوووود آبجی
نظر از: طوباي محبت [عضو]
نظر از: شهید گمنام [بازدید کننده]
عالی عزیزم
نظر از: سربازی از تبار سادات [عضو]
بسیار جالب
سلام بسیار زیبا و قابل تامل.
Alma
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات