برزخی که شیخ رجبعلی خیاط در دنیا دید
نوشته شده توسط نورالهدی در 1 مرداد 1399 در طنز
فرزند شیخ رجبعلی خیاط میگوید پدرم چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. یکی ازدوستان پدرم نقل میکرد. یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم که دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه میکند
از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می گوید چشمتان رااز نامحرم برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه میکند!
نگاهی به من کرد و فرمـود: توهم میخواهی ببینی من چی میبینم؟ ببین!
نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته ، آتش و سرب مذاب به زمین میریزد و آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند .
شیخ رجبعلی فرمـود این زن راه میـرود و روحـش یقـه مـرا گـرفته او راه میـرود و مردم را همینطور با خـودش به آتش جهنـم می بَرَد .
?کتاب بوستان حجاب صفحه ۱۰۹
نظر از: طوباي محبت [عضو]
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات