فردی پیش بهلول آمد و گفت:راهی بگو که گناه کمتر کنم. بهلول گفت:بدان وقتی گناه میکنی، یا نمیبینی که خدا تو را میبیند،پس کافری. یا میبینی که تو را میبیند و گناه میکنی،پس او را نشناختهای و او را نزد خود حقیر و کوچک میشماری. پس بدان شهادت به… بیشتر »
کلید واژه: "بهلول"
روزی خلیفه عباسی هارون الرشید بهلول را احضار کرد که: خوابی دیده ام و میخواهم تعبیرش کنی. بهلول گفت: چیست؟ خلیفه گفت: خواب دیده ام به جانور وحشتناکی تبدیل شده ام و نعره زنان به اطراف خود هجوم میبرم و آنچه از خرد و کلان در سر راه خود میبینم در هم شکسته و… بیشتر »
آخرین نظرات