هلهبِکم هلهبِکم یا زوار الحسین. هله بِکم.
برکات ابوسجاد زایر.
اشرب شای.
دلم برای این گفتهها و فریادهای شما برای دعوت زوار تنگ شده است.
موضوع: "مذهبی"
این اربعین، اربعین ویژه ای خواهد بود؛ در زیارت سالهای قبل، جلسات و محافل قبل از سفر و در حین سفر برگزار میشد و امسال میتواند جلسات و محافل را مروری بر سفرهای قبلی دانست. تهدید نرفتن را باید تبدیل به فرصت تعمیق و بازسازی و بهسازی اربعینهای بعدی نمود. در زیارت سالهای قبل، نکات معرفتی و محبتی «مقدمه» و چاشنی سفر بود و امسال میتواند نوعی جمعبندی اربعینهای پیشین و نوعی پرداختن مجدد به معارف این سفر رمزآلود باشد تا در کنارش زندگی، چند صباحی به خیالش داشته باشیم.
اهالی فکر و ذکر و سلیقه و هنر بسم الله! هرکس چراغی شعله ای دارد بیارد! راه اربعینی شدن هنوز مفتوح است…
@rahrovanehagh3
1.آن وقت امام حسین علیه السلام به کربلا رسید سوال کرد که این محل را چه می نامند گفت اینجا را طف می گویند امام پرسید نام دیگری نیز دارد؟ عرضه داشتند کربلا هم نامیده می شود امام با شنیدن نام کربلا گفت خدایا از اندوه و بلا به تو پناه می آورم
2.پس از فرود آمدن در کربلا امام فرمودند اینجاست محل فرود آمدن ما و به خدا سوگند همین جاست محل قبر های ما و به خدا سوگند از اینجاست که در قیامت محشور و منشور خواهیم گردید و این وعده ای از از جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و در وعده ی او خلافی نیست.
3.سیدالشهدا در روز دوم محرم الحرام سال ۶۱ هجری وارد کربلا گردیدند.
4.کربلا مرکب از دو کلمه “کرب” و ” بلا ” می باشد که به معنی سختی و درد و رنج
5. ۱۷ منزل امام حسین(ع) از مکه تا کربلا پیمودن
6.روز سوم محرم اراضی کربلا توسط امام حسین علیه السلام از اهالی نینوا و غاضریه به ۶۰ هزار درهم خریداری و به آنها تصدیق داده شد امام به آنها شرط نمود که مردم را برای زیارت قبرش راهنمایی و زوار را تا ۳ روز مهمان کنند.
? بحارالأنوار. ج ۴۴ صفحه ۳۸۶
چرا خود را به گریهزدن (تباکی) هم برای امام حسین(ع) ثواب دارد؟
عزاداری امام حسین(ع) که به حق دربارهاش گفته شده: «مَنْ بَکی اوْ ابْکی اوْ تَباکی وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ» که حتی برای تباکی (خود را شبیه گریهکن ساختن) هم ارزش فراوان قائل شده، در اصل، فلسفهاش تهییج احساسات علیه یزیدها و ابنزیادها و به سود حسینها و حسینیها بوده. در شرایطی که حسین به صورت یک مکتب در یک زمان حضور دارد و سمبل راه و روش اجتماعی معین و نفیکننده راه و روش موجود معین دیگری است، یک قطره اشک برایش ریختن واقعاً نوعی سربازی است.
در شرایط خشن یزیدی، در حزب حسینیها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقیقت نوعی از خود گذشتگی است. اینجاست که عزاداری حسین بن علی(ع) یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزه اجتماعی است.
اما تدریجاً روح و فلسفه این دستور فراموش میشود و مسئله شکل یک عادت به خود میگیرد که مردمی دور هم جمع بشوند و به مراسم عزاداری مشغول شوند، بدون اینکه نمایانگر یک جهتگیری خاص اجتماعی باشد و بدون آنکه از نظر اجتماعی عمل معنیداری به شمار رود، فقط برای کسب ثواب (که البته دیگر ثوابی هم در کار نخواهد بود) مراسمی را مجرّد از وظایف اجتماعی و بیرابطه با حسینهای زمان و بیرابطه با یزیدها و عبیداللههای زمان به پا دارند.
در چنین مراسمی است که اگر شخص یزید بن معاویه هم از گور به در آید حاضر است که شرکت کند، بلکه بزرگترین مراسم را به پا دارد. در چنین مراسم است که نه تنها «تباکی» اثر ندارد، اگر یک من اشک هم نثار کنیم به جایی برنمیخورد.
استاد مطهری، بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صدساله اخیر، ص۸۳
آخرین نظرات