کودتای مخملی یا انقلاب رنگی از شیوه های بر اندازی نرم ونوعی سرنگون کردن حاکمیت وجابه جایی قدرت به وسیله تحولات سیاسی است که به شیوه های ارام ومسالمت امیزجلوه گرشده است. وازشیوه مبارزه منفی ونافرمانی مدنی نیز بهره می گیرد.این واژه برای نخستین باراز سوی« والسلاو هاول» رئیس جمهورپیشین چک که در ان زمان رهبر مخالفان چکسلواکی سابق بود به ادببات سیاسی وارد شد. این طرح و ایده به ترتیب در یوگسلاوی،گرجستان (انقلاب گل رز) ، اوکراین ( انقلاب نارنجی) و قرقیزستان ( انقلاب لاله ای) صورت گرفت ک عمداً به صورت نمادین ،نام انقلاب رنگی به خود گرفتند. تجربه ی کودتاهای مخملی در کشور ها نشان داده بود، چنانچه رهبران کودتا بتوانند از چیزی به عنوان نماد استفاده کنند در ایجاد همبستگی، همراهی، همسویی، هم انگیختگی و بسیج هواداران بسیار موثر خواهد بود. موسوی که از انتخابات سال ۷۶ مطلع بود و به خاطر داشت که سیادت خاتمی تا چه میزان به آرای وی کمک کرد، به این موضوع روی آورد وبا انداختن شال سبز رنگ بر گردن در مجالس و محافل حضور پیدا میکرد تا رنگ سبز را به عنوان نماد تبلیغاتی خود معرفی کند و جا بیندازد. ادامه ی حرکت آنگونه ای شد که او میخواست. با استفاده گسترده از رنگ سبز توسط هواداران موسوی این رنگ به عنوان نماد حرکت انتخاباتی موسوی شناخته شد. پس از آن بود که هواداران وی هنگام حضور در مجالس تبلیغاتی موسوی به شکل پر حجم از رنگ سبز استفاده میکردند و طرفداران وی در سطح شهر با مچ بندهای سبزی که به دست خود بسته بودند و همچنین پارچه های سبزی که به ماشین های خود آویخته بودند شناخته میشدند. طرفداران احمدی نژاد هم بیکار ننشستند و از مچ بند های به رنگ پرچم ایران استفاده می کردند اما استفاده از رنگ سبز به عنوان نماد تبلیغاتی موسوی گسترده تر بود.اگر چه پای این مسئله به شهرهای بزرگ هم باز شده بود اما این تهران بود که از شدت وحدت برخوردار بود. از آن به بعد بود که بیشتر هواداران موسوی با رنگ سبزی که به همراه داشتند شناخته می شدند.
آخرین نظرات