عکس های حوزه
روشن شدن هر مفهوم،قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای متشکل از دو عبارت است: “سواد” و ” رسانه". برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، همان زمانی که به مدرسه می رفتیم تا “خواندن و نوشتن” را یاد بگیریم و دیگر ” بی سواد” نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف ، صدای آنها و نحوه نوشتن آن ها “دانش” پیدا می کردیم. سپس “مهارت” کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجی کردن کلمات را یاد می رفتیم. بعد از مدتی “کاربرد” کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را می آموختیم و بدین ترتیب “باسواد شدیم"! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد. رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند.مهمترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می تواند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند. همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک میکند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آنها برداشت کنیم سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک ، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در باسواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند
بهترین مردن ، شهادت است.بالاترین اجرها برای انسانی که در راه خدا مبارزه می کند ، نوشیدن شربت گوارای شهادت است .
خوشابه حال آن عزیزان ، وگوارابادبرآن ها این نعمت بزرگ الهی !
آن ها با شهادت ،اجرشان راگرفتند.شهادت ، یعنی وارد شدن درحریم خلوت الهی ، ومیهمان شدن برسر سفره ضیافت الهی ؛این کم چیزی نیست ؛این خیلی با عظمت است.
پروردگارا ! تورابه حق خون شهیدان ، تورابه حق اولیایت ، تورابه حق صاحب الزمان ارواحناه فداه ، مرگ ماراهم به شهادت در راه خودت قرار بده.
مقام معظم رهبری_۱۳۷۰/۱۰/۱۱
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی نقل می کنند:سال های اول طلبگی ام در قم خواستم در حوزه آیت الله گلپایگانی حجره بگیرم ودرس بخوانم اما گفتندبه کسانی که لباس روحانیت ندارندحجره نمی دهند.خودم خدمت ایشان رسیدم.
فرمودند:"شماکه لباس روحانیت ندارید.معلوم است که کم درس خوانده اید."عرض کردم گرچه به من حجره نمی دهید ولی اجازه بفرمایید یک مثال بزنم.
ایشان اجازه فرمودند.عرض کردم:”می گویند مردی در کاشان به حمام رفت.وقتی لباس هایش را بیرون آورد همه به او گفتند:اَه اَه .چه آدم کثیفی ! وقتی این برخورد را دید دوباره لباس هایش را پوشیدتا از حمام بیرون برود.
گفتند کجا می روی . گفت می روم حمام تا بیایم حمام!
حال حکایت شماست که می فرماییدبرو درس بخوان بعد بیا اینجا درس بخوان.بروروحانی شو بعد بیا اینجا روحانی شو.”
وقتی این مثال را زدم ایشان خیلی خندیدندوفرمودند : “به شما حجره می دهیم. شما اینجا بمانید.”
مشاهده شده در ماهنامه فرهنگی،تربیتی واجتماعی خانواده شاد/پیش شماره دوم/حجت الاسلام والمسلمین قرائتی/ص۱۵.
آخرین نظرات