??فصل دهم :??
??فرش پوسیده??
در سال ۱۳۴۹ در پی گزارشهای متعددی که علیه حضرت آقا به ساواک داده میشد بازداشت شدند.
حصرت اقا از بای حق شناسی در این کتاب به نقش همسرشان در زندگیشان اشاره میکنند.
همسر ایشان از یک طمانینه و ارامش و روحیه قوی برخوردار بودند، با وجود اینکه بارها ساواک به خانه شان یورش برده بودند و بارها حضرت اقا را در مقابل ایشان بازداشت کرده بودند، هیچگاه ترسی یا ضعفی یا افسردگی و ملامتی در ایشان مشاهده نکردند.
با روحیه عالی و قوی که داشتند به ملاقات حضرت آقا در زندان می آمدند و هرگز خبر ناراحت کننده ای یا مطلب ناخوشایندی را درباره فرزندان خانواده، بستگان یا والدین به حضرت آقا نمیگفتند.
از صبر و شکیبایی فراوان در تحمل سختی و مشقت زندگی در دوران پیش از انقلاب و اصرار ایشان بر ساده زیستی در دوران پس از انقلاب باید گفت، خانه ایشان از زوائد زندگی و زرق و برق های دنیوی که حتی در خانه های مردم معمولی هم یافت می شود تا به اکنون نیز به دور مانده است.
وقتی احتمال بازداشت حضرت آقا قوت میگرفت با فراهم ساختن برخی لوازم ضروری، خود را برای رفتن به زندان آماده میکردند لباسهایشان را عوض میکردند و ناخن هایشان را میگرفتند موهای بلند صورت خود را کوتاه می کردند لذا همه اینها را می کردند.
تنها چیزی که دراین هنگام خاطرنشان را مشغول می داشت ، کامل شدن ترجمه کتاب صلح الحسن بود که ناشر آن هم بسیار علاقه داشت زودتر به چاپ برسد.
زیرا مقداری از کتاب را ترجمه کرده بودند و به چاپ رسیده بود، قسمتی ترجمه شده بود و نیاز به بازنگری داشت و قسمتی هنوز ترحمه نشده بود.
وقتی حضرت اقا به کتابخانه شان میروند تا برخی کتابهایی که ممکن بود در زندان اجازه مطالعه ان ها را بدهند را جدا میکردند، فکر کردند که از انظار مخفی شوند و ترجمه کتاب را به پایان برسانند. لذا تصمیمشان را با همسرشان در میان گذاشتند و ایشان هم خوشحال شدند.
ایشان به خانه دوست شاعرشان مرحوم غلامرضا قدسی میروند و از ایشان میخواهند که دوستشان آقای جعفر قمی را دعوت کنند تا درباره مخفیگاه ایشان مشورت کنند، در نتیجه تصمیم بران شد که حضرت اقا به روستای اخلمد که از ییلاقات مشهد است بروند .
در آنجا یک ماه یا بیشتر ماندند و کتاب را به اتمام و برای چاپ به تهران فرستادند .
از روستای اخلمد به مشهد برمیگردند ودر مجالس حضور می یافتند و کسی ایشان را تعقیب نمیکرد تا ماه مهر که ساواک باز ایشان را دستگیر میکند.
این بازداشت حضرت اقا سومین باری بود که در ماه مهر انجام میشد برای همین ماه مهر را ماه کین نامیدند.
مشاهده شده در کتاب خون دلی که لعل شد / محمد علی آذر شب/ ص ۱۵۵ الی ۱۶۸/ سال ۱۳۹۸.
آخرین نظرات